ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

قشنگ ترین وبلاگ برای قشنگ ترین پسر دنیا

امام زاده داوود

عزیزم یه 1 هفته ای هست نیومدم خاطراتتو بنویسم. سه شنبه یعنی پریروز با مامان جون از طرف کاروان قرانشون رفته بودیم امام زاده داوود و کلی خوش گذشت. و شما چند تا جا سوییچی دختر شگفت انگیز و بت من و توپ خریدی و کلی رفتیم حرم دعا کردیم برای سلامتی آقا جون و نماز خوندیم و رفتیم بیرون ناهار خوردیم و عصری برگشتیم و شب هم با عزیز شام خونه مامان جون بودیم و شب شما نیومدی خونه و پیش مامان جون مونده بودی تا دیروز شب که بابایی اومد آوردتت .شیطون بلا ...
5 مرداد 1390

بازگشت خاله بهاره

عزیز دلم امروز جمعه اس و صبح زود خاله بهاره با عمو سعید و خاله نرگس اومدن. شما هم که از دیروز بس نشسته بودی خونه مامان جون که خاله ات داره بعد 3هفته میاد خونه .آخه بعد عقدش این اولین پاگشاش به خونه عمو سعید اینا بود و شما هم که کلی ذوق میکردی خاله برات سوغاتی میخواد بیاره که یه عروسک پلی استر دوقلوی دختر پسر برات آورده بود . اما شما زیاد ازش خوشت نیومد و نمیزاشتی من بیارم خونمون و منم بالاخره موفق شدم بیارمش آخه خیلی خوشگلن الانم گذاشتمش روی میز ال سی دیمون. ...
5 مرداد 1390
1